نویسنده
اویغورها احتمالا در گذشته بر دین مانی نیز بودهاند. مورخان مسلمان در سالهای پایانی این امپراتوری راهی اردوبالیغ شدند و حتی به شهر معروف قره بُلغاسون «بعقیده اینجانب قره بلاساغون» که در حاشیه رود سلنگا و ارخون بود هجرت کردند تا از آنان بیشتر بدانند. در ۷۴۲ میلادی مانویت دین رسمی اعلام شد ولی اسلام تاثیر بیشتری بر مردم اصیل اویغور گذاشته بود.قوم قرقیز در ۸۴۰ میلادی امپراتوری را مزمحل کرد و بعد آن اویغوران با مغولان مجبور به یکجانشین شدن شدند و حتی ازدواج هایی میان آنان صورت گرفت. در حوضه رود تاریم به مرکزیت شهر بئش بالیغ حکومتی تشکیل دادند. در مورد لفظ پنجیک هم خواهم گفت و مرکز دیگری در ناحیه تورفان به مرکزیت کائوچانگ قراخوجه برقرار کردند.پادشاهی های پراکنده ای هم در ایالت گانسو برقرار کردند، تا سال ۹۰۲ طایفه غایاقلار فرمانروایی آشفتهای داشتند.
در کتاب حدود العالم آمده که تورفان پایتخت زمستانی بودهاست.
نخستین اشاره مورخین مسلمان به تُغُز اغوز احتمالا نه قبیله ترک بودهاست که به دوران امپراتوری ارخون در کناره رود سِلنگا باز می گردد.مهدی خلیفه عباسی رسولانی به این ناحیه اعزام کرد و طبری و رافع بن لیث نیز از این موارد گفته هایی آورده اند. متأسفانه در ابتدای اسلام بسیاری از خود ترکان به اسلام می گرویدند و برای جهاد به این ناحیه حمله می کردند، قارلوق ها درس بسیار ماندگاری در تاریخ کفر و جهاد دارند و مورد توجه است.
مقریزی آورده است پدر احمدبن طولون که به خلافت عباسی آمده از تغزاوغوز بودهاست.
محمود کاشغری گوید: علاوه بر ترکی خودشان زبانی در میان خود نیز دارند ولی گویش ترکی خالصی دارند. این زبان معلوم نیست ولی برخی آنرا ایرانی پنداشته اند. اویغورها مردمانی با چهره نیمه اروپایی ولی زردفام بودند. زرد آفتابی به عقیده اینجانب صحیح تر است.
اویغورهای کائوچانگ با حکومت قره خانی که بستر زبان ترکی و فارسی در سمرقند تا آنسوی قزاقستان امروزی بودند به نفع گوجلوک خان وحشی قراختایی سر جنگ با قره خانی بسته بودند ولی هنگامی که فرمانروای قره خانی گورخان خود را مورد تهاجم قراختایی و خوارزمشاه دید از چنگیزخان کمک خواست و مطیع او گشت و چنگیزخان به خاطر کشتار بازرگان های خود و قلدری های گوچلوک در نهایت لشکر کشید و طومار هر دو را درهم پیچید.
اویغورها به عنوان دیوانسالار و با سواد در دستگاه مغولان ارجمند بودند و زبان ایشان زبان رسمی امپراتوری گشت و خط ترکی ایشان خط رسمی بود ، حتی منچولر از زبان و خط آنها آموختند.
اویغورها پادشاه خود را اِیدی قوت می نامیدند یعنی خدای نیکی یا شادمانی نیک.
در مورد ایشان بیشتر خواهیم گفت.
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده توسط arsh |
لينک ثابت
|شنبه 10 فروردين 1398برچسب:Uyghur,اویغورچه,اویغور,ئوُیغُورچه,Uyghurche,XINJIANG,China,چین,ئوُیغُورچه دیلی,ارومچی,تاریخ اویغور,|